شهادت در کلام رهبر معظم انقلاب

http://up-b-zohur.a-w.ir/uploads/13799626091.jpg

از خدا مي خواهم مبادا بعد از يك عمر زحمت مرگ ما در بستر بيماري باشد و در ميدان شهادت نباشد،

شهادت. مرگ در راه ارزشهاست …

شهادتها انقلاب ما را پابرجا و تضمين كرده است و به همين دليل ملت ما را آسيب ناپذير ساخت.

                                                                                                           مقام معظم رهبری

سخنان مقام معظم رهبری درباره روز قدس

http://s2.picofile.com/file/7872588488/13920506_022123319.jpg

* هر نفرى که روز قدس توى خیابان مى‌آید، به امنیت کشور کمک می کند

روز قدس در پیش است. روز قدس، یک روزِ به معناى حقیقى کلمه، بین‌المللىِ اسلامى است؛ روزى

است که ملت ایران می تواند با کمک ملتهاى مشتاق دیگر، که امروز خوشبختانه تعدادشان هم متعدد و

زیاد شده، یک حرف حقى را فریاد کند که براى پنهان کردن آن حرف حق و خاموش کردن آن فریاد، شصت

سال است که دستگاه استکبار دارد سرمایه‌گذارى می کند - البته حداقل شصت سال است، یعنى از

زمان تشکیل دولت غاصب؛ والّا از مقدماتش شاید صد سال هم بیشتر است - شصت سال است که

دارند سعى می کنند فلسطین را از نقشه‌ جغرافیاى جهانى حذف کنند. البته تا حدود زیادى هم موفق

شده بودند. انقلاب اسلامى زد توى دهن اینها. ایجاد نظام جمهورى اسلامى و اعلان روز قدس و تبدیل

سفارت رژیم غاصب به سفارت فلسطین در تهران، حرکت هشدار دهنده و متوقف کننده و مهاجمى بود

که در مقابل این نقشه‌ استکبارى ایستاد. امروز خوشبختانه این حرکت، روزبه‌روز توسعه پیدا کرده.

روز قدس پشتوانه‌ امنیت کشور ما هم هست. این را همه‌ آحاد مردم عزیز ما بدانند؛ هر یک نفرى که روز قدس توى خیابان مى‌آید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهاى انقلابش کمک میکند. روز قدس روز بزرگى است.»

در دیدار با اساتید دانشگاه‌‌ها 2 شهریور

ادامه نوشته

ماجرای تولد امام خامنه ای

 

 

در روایت آمده که گروهی از مردم اصفهان در زمانی که در آن شهر از ولایت و امامت خبری نبود، نزد شخصی به نام «عبد الرحمن» که عاشق امامت و ولایت بود آمده، از او پرسیدند که چرا شما شیعه شدید؟ در جواب آنها گفت: من در جمع گروهی از مردم این شهر به کنار خانه متوکل رفته بودیم. هدف ما تظلّم و درخواست کمک از خلیفه عباسی بود.جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند، ناگاه فرمان متوکل صادر شد که «علی بن محمد» را دستگیر کنید.

امام خامنه ای

 

من از رفقا و از بعض حاضرین پرسیدم که «علی بن محمّد» کیست؟ جواب دادند: او امام شیعه هاست و به احتمال زیاد متوکل او را به قتل می رساند. من با خودم گفتم: از اینجا نمی روم تا چهره او را ببینم و از نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او را سوار بر اسب نموده، آوردند و مردم برای دیدن او صف کشیده بودند.

عبد الرحمان می گوید: من از دیدن آن حضرت دگرگونی در خود احساس کردم و قلبم پر از عشق و محبت گردید؛ لذا مرتب دعا می کردم که از ناحیه متوکل به او آسیبی نرسد. مأموران همچنان آن حضرت را در میان صفوف جمعیت می آوردند، ولی او با تمام متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفته بود و به جایی نگاه نمی کرد و به کسی توجّه نمی نمود تا اینکه مقابل من رسید، صورت خود را به سوی من گردانید و فرمود:«خداوند دعایت را مستجاب کرده است و به تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندان متعدد مرحمت می فرماید.»

 

من از شنیدن این سخنان به خود لرزیدم و همراهان و حاضران از من سؤال می کردند: شما کیستی؟ و چه کار داری؟ و او با تو چه گفت؟...

جواب دادم: خیر است. و راز گفته شده را به آنها نگفتم. تا زمانی که به اصفهان برگشتم و خداوند گشایشی در روزی من ایجاد کرد و علاوه بر مال زیاد، عمرم نیز از هفتاد گذشت و دارای دو فرزند شدم...؛ لذا به امامت او معتقد گشتم و از شیعیان او گردیدم.